بوی باران|پایگاه اطلاعرسانی آیتالله هاشمیرفسنجانی بخشهایی از سخنان او را در جمع مردم دزفول منتشر کرده است. آیتالله هاشمیرفسنجانی در سخنانی منتشرنشده در جمع مردم دزفول تأکید کرد: دوران جنگ دوران مجاهدت بود و کارهای خلاف اخلاق خیلی زمینهای نداشت و شرایط به گونه دیگری بود؛ ولی کمکم وقتی که وارد مسائل دیگر شدیم، رفتهرفته به این روز رسیدیم و در آن هشت سال دوره دولت سابق آن موج بزرگ را بلند کرد برای اینکه اخلاق را فرو بریزد و ضربه کاری خوردیم.
متن سخنان ایشان بدین شرح است:
دزفول هم از لحاظ فرهنگی، عقیدتی، ایمانی و اخلاقی جزء بهترین اینها بودند ولی حالا من میبینم شما یکی از گلهها و ناراحتیتان این است که الان چرا اینجوری شده است و وضع اخلاق در جامعه متزلزل شده؟ بله، این اتفاق بد افتاده، در کشوری که واقعا برای اخلاق اسلامی انقلاب کرده بود. مردمی که مقدار زیادی از ادله خشمشان به رژیم سابق این بود که اخلاق داشت آسیب میدید.
دوران جنگ دوران مجاهدت بود و کارهای خلاف اخلاقی خیلی زمینهای نداشت و شرایط به گونه دیگری بود؛ ولی کمکم وقتی که وارد مسائل دیگر شدیم، رفتهرفته به این روز رسیدیم و این هشت سال دوره دولت سابق آن موج بزرگ را بلند کرد برای اینکه اخلاق را فرو بریزد و ضربه کاری خوردیم. ما تا آن موقع آلودگی به آن شکل وسیع نداشتیم، چیزی بود که در همهجا دیده میشد، در اینجا هم دیده میشد، (اما در آن هشت سال) یکدفعه مردم با یک چیزهای عجیب غریبی مواجه شدند. (این موضوع) عوامل زیادی دارد. یکی از این عوامل در جامعه ما، افراطکاریهاست. افراطکاریها خیلیجاها را فلج میکند. فقط به اخلاق صدمه نمیزند. اتفاقا به نام اخلاق، افراطکاریها انجام میشود! یعنی کسانی که دنبال این افراطکاری میروند، شعارشان مسائل اخلاقی و از این چیزهاست که انجام میدهند. گاهی هم شعارهای سیاسی افراطی دارند. با این حرکتی که میکنند، مثل خوره در جان مردم در پیکر جامعه واقع میشوند و جامعه را اینجوری به این صورت درمیآورند. یکی دیگر از مسائلی که شما مطرح کردید، بیکاری جوانهاست. بله، حقیقتا بیکاری جوانها هم خانواده را متزلزل میکند که کرده و هم خود جوان را از پا درمیآورد و سرایتش بسیارجدی است. اشاره کردند به وسعت پروندهها و آسیبی که از این ناحیه جامعهمان میبیند، نه اینکه نباید کاری میشد، حتما باید میشد اما بالاخره کسانی هستند که ریشه اصلی این اعتیاد در کشورند. این چندتا آدمی که توی خیابانها آلوده میشوند، در زندان میافتند، از آنجا هم دزد بیرون میآید و خانوادهاش اینجا متلاشی میشود. این به خاطر فقر و خیلی از عوامل دیگر است. اینها به هم مربوط است؛ مثل یک زنجیر و دارد کشور را رنج میدهد. (یکی دیگر از عوامل رشد) بیکاری که باز به همین مربوط میشود، این است ما در دولت سابق چیزهای عجیبی برایمان اتفاق افتاد. با تضادهای غیرقابلتصور! هرچه ارز میخواستیم داشتیم. معنای داشتن ارز یعنی پشتوانه اسکناس. هرچه اسکناس میخواستند چاپ کردند. اصلا وقتی که دولت را تحویل گرفتند، کمتر از صد هزار میلیارد تومان نقدینگی بود. وقتی که تحویل دادند، بیش از ۶٠٠ هزار میلیارد تومان نقدینگی بود. نقدینگی خودش یک عامل خطرناک و ویروسی است که در جامعه ما افتاده. آن هشت سال کافی است برای اینکه مدتها مثل هاری در بدن جامعه ما دائما تزریق سم بکند. مثل مرض هاری این حالت را دارد به جامعه ما میدهد و همهاش هم شعار بود؛ مثلا میگفتند عصر ظهور و آمدن امام زمان(عج) است. علنی نمیشود این حرفها (را زد) ولی هنوز هم میزنند. آنطرفتر که رفتند میزنند این حرفها را. روحانیت هم انصافا مقصرند در معرفی او (احمدینژاد) و حمایت از او که هنوز هم خیلیهایشان دست برنداشتهاند!
فعلأ که روزها از عمر این دولت هم میگذرد و تغییر مثبتی در حال زار ما جوانها ایجاد نشده
کاش جای شیخ و امام زمان و آمریکا و …فقط سرسوزنی از ما جوانها نظر میخواستند
کاش ملت را باور میکردند