سرخط خبرهای سازمان

جا افتادگی جمهوری در معماری شهرهای ایران | محمد شریف شاهی*

sharifShahi

* استادیار حقوق عمومی / عضو دفتر سیاسی سازمان عدالت و آزادی


 

 

  1. شاه عباس کبیر در ۱۵۹۷ میلادی اصفهان را پایتخت پادشاهی نوپای صفویه در ایران قرار داد. از همان آغاز کوشیده شد امپراطوری نوپای شیعه در قد و قامتی شکوهمند و اگرنه بیشتر، حداقل همتراز شوکت معاصران خود، خاصه امپراطوری عثمانی نمایانده شود.

در این نمایش شوکت هیچ تجسمی بیشتر از کاربرد نمودهای هنر و معماری فاخر در ابنیه و اماکن نمی توانست ظهور قدرتی جدید و ارزش های آن را نمایش دهد.[۱] در به رخ کشیدن ارزش های دولت صفوی، میدان نقش جهان نقطه عطف و تجلی گاه بروز معماری سلطانی- شیعی (مکتب اصفهان) می گردد. در بارزترین بخش میدان، مناره ها و گنبد مسجد نقش جهان سمبلی از تعلق خاطر به اسلام و هدف دولت عالیه صفوی است. در وجوه شرقی و غربی میدان دو بنای ؛ عالی قاپو و مسجد شیخ لطف الله در تقارن مکانی گواهی هستند بر چیرگی نظریه مذهبی-سیاسی حاکم(مشروعیت حکومت مسلمان ذی شوکت) که در آن تقارنی نسبی میان قدرت سلطانی و مشروعیت روحانی برقرار می گردد و سلطان با جلب نظر اولیاء شریعت عهده دار امور مسلمانان می گردد. در فرودین ترین وجه میدان، قیصریه نقطه آغاز زندگی مدنی-شهری و نمود مردمانی است که در ذیل سایه سلطان و ارباب شریعت روزگار می گذرانند.

  1. فرانک لوید(Frank Lloyd) منتقد معماری در کتاب “چگونگی درک شهر”( How To Understand The City/1948) به تاثیر متقابل بین معماری،ساخت شهری، اقتصاد، تاریخ و سیاست، می پردازد. در دیدگاه او و سایر جستجوگران معنا در معماری چگونگی معماری شهری معرف فرهنگ و ارزش های حاکم بر جامعه شناخته می شود، چنانچه معماری گوتیک معرف قرون وسطی، هنر و معماری رنسانس و عصر روشنگری، نمایش برآمدن عصر انسانگرایی می گردند.

در قرون معاصر نیز با پدیداری انقلابات دمکراتیک در اروپا و امریکای شمالی، معماران کوشیده اند این تغییرات فرهنگ سیاسی را در آثار خود انعکاس دهند، از این رو با اقتباس از معماری یونانی- رمی(که مهد دمکراسی و جمهوری کهن شناخته می شدند) ابنیه عمومی را بر اساس الگوهای معماری باستانی یونانی-رمی بازآفرینی کردند. ساختمان کنگره ایالات متحده امریکا، مجلس ملی فرانسه و… نمونه هایی از این بازآفرینی فرهنگ سیاسی دمکراتیک در معماری است. پس از این دوره و با ظهور نظریه های سیاسی توده گرایانه و ضددمکراسی چون؛ فاشیسم، نازیسم، کمونیسم این اندیشه ها نیز بر معماری شهری و حتی خصوصی سایه می افکنند. طراحی میدان های عظیم و جایگاه های رفیع که می تواند توده چندصدهزار نفری مردم را منفعل و غیر مبتکر نزد پیشوا حاضر کرده و در وجود او استحاله کند، مهمترین نمود معماری فاشیستی است. شهر جدید رم(که با ابتکار موسیلینی ساخته شد)، تیان آن من در پکن نمونه هایی از این معماری توده گرایانه است.

  1. در ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ جمهوری اسلامی ایران رسماً استقرار می یابد و بر این اساس ارزش ها و فرهنگ جدیدی در ایران نمود و بروز یافت. نظام سیاسی جدید بر دو پایه همتراز حاکمیت اسلام و مردم بنا نهاده شد.[۲] استقلال و آزادی مهمترین اصول ارزشی آن برشمرده شده اند.[۳]

متناسب با تغییر و تحول در نظام سیاسی و شئون مختلف جامعه، معماری نیز بایستی ارزش های نظام جدید(حاکمیت اسلام، مبنای دمکراتیک و آزادی شهروندان) را بازنماید.

نزدیک به چهار دهه از جمهوری اسلامی ایران می گذرد. سئوال این است که آیا معماری شهری ایران خاصه در شهرهای بزرگی مانند تهران، اصفهان، تبریز و.. معرف مبانی اسلامی-دمکراتیک نظام سیاسی هست؟[۴]

گشت و گذار در ساحت شهر و بررسی آثار معماری معاصر این شهرها، این باور را در من پررنگ کرده است[۵]، که برنامه ریزی شهری از نقطه نظر معرفی فرهنگ ارزشی جامعه در معماری یکجانبه گرایانه بوده و هست. این تکسو نگری فرهنگی با الگو قرار دادن معماری عصر صفوی تلاش در بازآفرینی و اقتباس از شوکت و شکوه آن دوران در معماری معاصر دارد. مصلی بزرگ تهران، میدان امام علی(ع) و مصلی بزرگ اصفهان، بازگو کننده این تلاش اند. نکته آن که معماری شکوهمند صفوی چنانچه ذکر شد، برآمده از فرهنگ سلطانی- شیعی آن عصر بود و به فرض موفقیت مدیران شهری در آفرینش آثاری همسنگ آن دوران، انطباقی با فرهنگ سیاسی جمهوری-اسلامی ندارد، حداقل فصل جمهوریت ، عناصر دمکراتیک، حق مدارانه و آزادیخواهانه در آن جاافتاده یا کمرنگ است.

این که برای تغییر و تحول در این رویکرد چه باید کرد، جای پژوهش، گفتگو و نقادی معماران، روانشناسان، جامعه شناسان، حقوق دانان[۶] و… است. لکن به عنوان پیشنهاد در نظر گرفتن محوطه های تجمع ، گفتگو و ابتکار خلاق شهروندان در فضای شهری مانند صحنه های باز تئاتر، تریبون های سخنرانی در پارک ها، طراحی اماکن ساختمان های عمومی بر اساس ارزش های توامان اسلامی- دمکراتیک، کاربرد نقاشی های شهری و مجسمه های معرف ارزش های آزادیخواهانه- دمکراتیک در کنار مجسمه ها و نقاشی های شهری موجود که غالباً رویکردی اسلامی دارند، می تواند در برنامه ریزی شهری مدنظر قرار گیرد.

[۱] چنانچه عالی قاپو در مقابل باب عالی عثمانی ساخته شد.

[۲] اصل ۵۶ قانون اساسی:« حاکمیت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او، انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته است. …»

[۳] اصل ۹ قانون اساسی:« در جمهوری اسلامی ایران، آزادی و استقلال و وحدت و تمامیت اراضی کشور از یکدیگر تفکیک ناپذیرند و حفظ آنها وظیفه دولت و آحاد ملت است. هیچ فرد یا گروه یا مقامی حق ندارد به نام استفاده از آزادی، به استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، نظامی و تمامیت ارضی ایران کمترین خدشه‏ای وارد کند و هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور آزادیهای مشروع را، هر چند با وضع قوانین و مقررات، سلب کند.»

[۴] این سئوال در سطح کلان تر و نسبت به معماری شهری در کل کشور خاصه تهران نیز قابل طرح است.

[۵] البته این باور شخصی را به عنوان حکم کلی تلقی نمی کنم و دیگران می توانند مخالف آن باشند.

[۶] حقوقدان نه فقط به عنوان قانون شناس که در این صورت تنها معرف باید ها و نبایدهای قانونی است. بلکه حقوقدان به معنی فیلسوف حقوقی که با موازین حقوق بشر آشنا است و می تواند امور اجتماعی از جمله معماری را از این منظر نقد کند.

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا