تنور انتخابات داغ شده است، تعداد کاندیداهای زن در مجلس دهم نسبت به دوره قبل حدود ۵ برابر افزایش داشته و این نشان از شکسته شدن رکورد تعداد داوطلبان زن مجلس می دهد، ١۴٣۴ زن، کاندیدای انتخابات مجلس دهم شدند، این در حالی است که این عدد، ١٢ درصد از کل کاندیداهای انتخابات مجلس دهم (١٢١٢٣ نفر) را شامل میشود.
ثبت نام ١۶ نفر از زنان در انتخابات مجلس خبرگان و حضور هزار و ۲۳۴ زن در میان خیل ١٢ هزار و ١٢٣نفری ثبتنامکنندگان انتخابات مجلس دهم نشان از عزم جزم زنان در این انتخابات میدهد. انگار که همه متوجه خلأ حضور زنان در خانه ملت شدهاند و میخواهند هر حزب و جناحی، به نوع خود در این پررنگتر کردن نیمی از جامعه، سهیم باشند. مجالس قانونگذاری در دنیا، نشان از وجود این خلأ در سالهای دور داشته؛ خلئی که در کشورهای توسعهیافتهتر، زودتر به فکر چاره و حل کردن این فقدان افتادند و در کشورهایی چون کشور ما، شاید کمی دیرتر، اما به مرحله اجرا رسیده است.
با بررسی میزان شرکت زنان در انتخابات کشورهای دیگر و سهمی که نیمی از جامعه در پارلمانهای دنیا دارند، میتوان کشورهایی را یافت که برای بالا بردن سهم زنان در مجامعی چون مجالس قانونگذاریشان، تلاش قابل توجهی کردهاند. شاید همه این کشورها به اتفاق معتقد باشند وقتی تعادلی میان نمایندگان زن و مرد مجلس ایجاد میشود، مباحث شکل گرفته در مجلس هم متعادلتر مطرح و بررسی میشود و در نتیجه آن، خروجی تعدیل یافتهتری به نام قانون از آن مجلس به جامعه راه مییابد. تفاوت نگاه و نگرش زنان و مردان، در تدوین قوانین، در مجالس این کشورها به راحتی با مجالس کشورهایی که از میزان مشارکت پایینتر زنان برخوردارند، قابل مقایسه است. با همه این تفاسیر، همچنان معدل حضور زنان در مجالس قانونگذاری دنیا حدود ٢٣ درصد است.
خیز نامزدهای زن انتخابات مجلس دهم، برای ورود به مجلس، قابل توجه است. فارغ از جناح و نگرش سیاسی نامزدها، اشتراکی در هدف آنها به چشم میخورد که نشان از دغدغهمند بودنشان برای رسیدگی به مسائل زنان میدهد. قابل قبول است که نمایندگان منتخب مردم در مجلس، نگاهی کلیتر از مباحث جنسیتی دارند و دغدغه اصلی آنها رفع مشکلات و اصلاح و تدوین قوانین کارآمد و به روز خواهد بود، اما رسیدگی به مسائل زنان، به عنوان نیمی از جامعه که در موارد بسیاری، حقوقشان کمتر درنظر گرفته شده، دغدغه همه زنانی است که قصد ورود به خانه ملت را دارند.
در این میان، میزان مقبول بودن این نامزدهای زن، از سوی زنان رایدهنده هم مسالهای قابل توجه است، آنقدر که شاید تمرکز اصلیشان را بر رسیدگی به مسائل زنان بگذارند و شعارهایی برای احقاق حقوق هم جنسانشان بدهند. خواستههایی که زنان جامعه از نمایندگانشان، به خصوص زنان، دارند نیز در خور توجه است؛ توجهی که باعث میشود الگوی کاری باشد برای نامزدهایی که شانس بیشتری برای ورود به پارلمان دارند.
زنان از زنان چه میخواهند
قرار شد از زنان اقشار مختلف بپرسم که چقدر برایشان مهم است به کاندیدای زن رای بدهند، آیا اصلا داشتن نماینده زن برایشان اهمیت دارد و اگر دارد، خواستههایشان از نماینده منتخبشان چیست. نخستین زنانی که سراغشان میروم را در ضلع جنوبی میدان قدس میبینم. دو دانشجوی ترم اولی دانشگاهند، یکیشان مانتوی مشکی پوشیده و آن یکی چادر مشکی. هردویشان ١٩ سالهاند و پر انرژی. آنکه محجبهتر است میگوید: برای من این مهم نیست که کاندیدایم مرد باشد یا زن. مهم این است که کارآیی داشته باشد و بیشترین صلاحیت را از بین کاندیداها. خب اگر زنان در یک زمینههایی صلاحیت بیشتری دارند زنان را انتخاب میکنم، اگر هم فکر کنم که مردان باید در زمینههایی انتخاب شوند، حتما به آنها رای میدهم. به نظر من، اینکه تعداد زنان در مجلس چقدر باشد، مهم نیست، مهم این است که همان تعداد با صلاحیت بیشتر باشند، نه اینکه تعداد بالا برود و کیفیت تحصیلاتی و تعهدشان پایین بیاید. معیار من برای انتخاب کاندیدایم، کیفیت کاری است که میکند، کمیت نمایندگان زن برایم خیلی اهمیت ندارد. اگر نمایندهام، مرد باشد ولی دیدگاه درستی درباره زنان داشته باشد، بیشتر میتواند مفید واقع شود تا برعکسش. مهم آن دیدگاه است و مهم این است که چگونه مسوولیتشان را عملی کنند.
دانشجوی دوم که منتظر است حرفهای دوستش تمام شود، در مخالفت با او میگوید: به نظر من بهتر است تعداد خانمها زیادتر شود، اما با درنظر گرفتن میزان تحصیلاتشان و اینکه چقدر واقعا میتوانند کارآمد باشند و حضورشان چقدر میتواند مفید باشد. چون این فاکتورها اهمیت زیادی برایم دارد.
در میانه راه، نرسیده به میدان اصلی تجریش، دختر ٣٠سالهای که کارشناس ارشد است و شاغل، به سوالاتم جواب میدهد، او معتقد است: فرقی نمیکند به خانم رای دهم یا آقا. اما برای من، دیدگاهشان مهم است. برای اینکه خانمها حضور فعال داشته باشند، در جامعه ما، لازمهاش باز شدن پایشان به مجلس است، مخصوصا برای ما که خانمهایمان چند مدت است دارد پایشان به مجالس باز میشود. آنچه برایم مهم است، این است که نمایندهام طرفدار حقوقم باشد، اما جنسیتشان و تعداد هر دو طرف، برایم مهم نیست. درواقع، آنچه که ما میبینیم، در مجلس نه آقایی هست نه خانمی هست که مدافع حقوق زنان باشد. پس چه اهمیتی دارد زنان را به مجلس بفرستیم یا مردان.
او با وارد کردن انتقاد به زنان مجلس، معتقد است: اگر حضور زنان در مجلس پررنگ باشد، شاید بتواند قوانین تغییر کند. ولی دو نفر، سه نفر، ١٠ نفر تفاوتی در کل نخواهد داشت. در مجلس خانمهایی بودند که خیلی از عقاید مردانه طرفداری میکردند. پس چه فرقی میکند تعدادشان زیاد شود.
به زنان اعتماد میکنیم
بیمه زنان خانهدار، خواسته زنان خانهداری است که وسط روز را برای خرید سر میدان تجریش انتخاب کردهاند. همه زنان خانهدار، از اینکه شغلشان، خانهداری، به حساب نمیآید، هیچ حقوق، مزایا، بیمه، بازنشستگی و هرچه دیگر مشاغل دارند، ندارد، گلایه دارند و از وقتی بیمه زنان خانهدار مطرح شده، همهشان دل خوش کردهاند به تصویب قانون و عملی شدنش، بلکه زحماتی که همیشه در خانه متحمل میشوند، جایی، توسط کسی دیده شود و ارج نهاده شود. این را سه زن میانسالی میگویند که
دستهجمعی از بازار برمیگردند، دستهایشان پر است و بلند بلند باهم حرف میزنند و همین طور که دارند باقیمانده مغازههای میدان را دید میزنند، جواب هم را هم میدهند. به میانشان که میروم، تا اسم زنان میآید یکیشان بلند میگوید: بله که به زنان رای میدهیم، اگر تعداد زنان مجلس زیاد شود، حتما تاثیر بیشتری دارد. ما مگر چه میخواهیم جز رفاه برای بچههایمان.
یکی از سه نفرشان به جای خواستههای زنانه حرف از آزادی بیان به میان میآورد و دیگری بیمه زنان خانهدار را. «خواسته مان درست کردن بیمه زنان خانهدار است، آیندهشان را تامین کنند بلکه دستشان پولی بیاید. خانهدارها هیچ درآمدی ندارند. آنهایی که بیرون زحمت میکشند و شاغلند که وضعیتشان مشخص است، فکری به حال ما بکنند که عمری در خانه زحمت کشیدیم و هیچوقت دیده نشدیم. ما به خانمها اعتماد میکنیم و طرفدار خانمهاییم. حتما بهشان رای میدهیم.
حقوق اجتماعی زنان، ازدیگر مسائلی است که دختران و زنان همیشه با آن مواجهند؛ حقوقی که برای به دست آوردنشان، باید بجنگند تا شاید در کارزار زندگی، بتوانند گوشهای از آن را بستانند. این را زن خانهداری که جای شوهرش دستفروشی میکند، میگوید. زنی
سی و چند ساله که گوشه دنجی از خیابان را انتخاب کرده و برس و شانه میفروشد، از انتظاراتش از نمایندگانی که قرار است انتخاب کند، میگوید: پشتیبانی از زنان برایم مهم است، اینکه دنبال حق زنان باشند. مثلا حق طلاق با مردان است، من به عنوان یک زن، میخواهم به اندازه همسرم، این حق را داشته باشم، دوست ندارم منفعل باشم. خیلی از زنان در اینگونه موارد، اذیت و مورد ظلم واقع میشوند. مردی که نخواهد طلاق بدهد نمیدهد.
او که به جای همسرش دستفروشی میکند و شغل اصلیاش خانهداری است، در مورد تعداد زنان در مجلس میگوید: فکر نمیکنم تعداد زیادترشان تاثیری به حال زنان داشته باشد مثلا اشتغال زنان. زنان شغل ندارند، خانهداری هم که شغل محسوب نمیشود. اما اگر زنانی به مجلس بروند که واقعا کارشان را بلد باشند و بتوانند کاری بکنند، تاثیر هم دارد، هرچه تعدادشان بیشتر شود، موثرتر خواهد شد. من به زنانی رای میدهم که شعارشان طرفداری از حقوق زنان باشد.
زن خانهدار دیگری که منتظر همسرش است، را جلوی خیابان میبینم و از او درباره اینکه چقدر به زنان اعتماد دارد و اعتقاد دارد به کارآمدیشان، میپرسم. در جوابم میگوید: قطعا برای من راحتتر است که با نماینده خانم ارتباط داشته باشم و مشکلاتم را بگویم تا نماینده آقا. اما با زیادتر شدن تعداد زنان مجلس خیلی موافق نیستم، من معتقدم توانایی مردان بیشتر از زنان است، اما اگر یک درصدی از مجلس را تشکیل دهند بد نیست.
خواستهاش دفاع از حقوق زنان است و درک کردن آنان. بیمه زنان خانهدار، هم که شده خواسته اصلی همه زنان خانهدار. اعطای وام دانشجویی و توجه به دختران دانشجو هم از دیگر خواستههای مادری بود که نوع مشکلاتش را میشد از روی خواستههایش حدس زد.
دانشگاهیان که قرار است در فاز فکری متفاوتی باشند از مردم عادی کوچه و خیابان، اما خیلی هم تفاوت ندارند. دختران دانشجویی که شاغلند یا خانهدار، عموما مشابه همان که در میدان و خیابان دیدم، فکر میکنند.
دانشجوی کارشناسی ارشد جامعهشناسی است و ٣٢ساله. خانهداری میکند، حرف انتخابات که به میان میآید، موضع تندی علیه شرکت زنان در انتخابات خبرگان دارد: به نظر من زنان در انتخابات مجلس شرکت کنند، اما خبرگان جای زنان نیست. میدانم که خیلی از زنان هستند که درسیاست موفقند، اما در کل فکر میکنم زنان ایرانی در آن حد قوی نیستند که بخواهند از پس کارهای کلانتری چون عضویت در خبرگان برآیند. اما در مورد مجلس، فکر میکنم که بستگی به دیدگاههای کاندیداها دارد، اگر شعارهایشان در راستای رسیدن و تحقق حقوق زنان باشد برایم مهم است که رای بدهم و میدهم.
نگاه جنسیتی را حذف کنید
نگاه انسانی به زنان و دوری از تبعیض، خواسته مادر دانشجویی است که معتقد است اگر به زن به چشم انسان نگاه شود و نگاه جنسیتی از بین برود و نگاه دور از تبعیض حذف شود و با نگاهی فراجنسیتی دیده شوند، مشکلات جامعه زنان حل میشود؛ مشکلاتی که با نگاه انسانی داشتن به آنان، حل خواهد شد.
دانشجوی دیگری که ٢۶ سال بیشتر ندارد، از ترجیحش میگوید که دوست دارد نمایندگان زن بیشتری در مجلس داشته باشیم. این دانشجوی خانهدار جوان، میگوید: برای من خیلی مهم است که زنان به مجلس بروند. ترجیح میدهم به آنها رای بدهم. خیلی خانمها را داریم که از آقایان شایستهترند. هرچه تعداد زنان نماینده بیشتر باشد، طبعا قوانین به نفع خانمها بیشتر تصویب میشود. من از آنها میخواهم به فکر همنوعان و همجنسانشان باشند تا منافع شخصی شان و به مشکلات و معضلاتی که خانمها با آنها مواجهند، مشکلاتی که در خانه، در محل کار دارند، آنها را مدنظر قرار دهند.
بازنشسته میانسالی که بازهم دانشجوی کارشناسی ارشد است، اما در مخالفت با همکلاسیهایش، اعلام میکند: بهطور کلی من موافق این هستم که تعداد خانمها در مجلس بالا برود ولی نه به هر قیمت و کیفیتی. من معتقدم اگر فرصتهای برابر برای زنان و مردان بگذارند، این فرصت باید از ردههای پایین شروع شود. باید زنان از ردههای پایین مدیریتی بالا بیایند. اگر سهمیه فلان درصدی برای زنان قایل شویم، برای زنان یا زنانی تا وارد مجلس شوند که کیفیت لازم را نداشته باشند این به ضرر زنان است. اما اگر زنان توانمندی باشند، صددرصد رای میآورند. برایم مهم نیست که به خانم رای میدهم یا آقا. ممکن است آقایی باشد که حقوق زنان را رعایت کند و بفهمد. داریم بین آقایان که مدافع حقوق زنان باشد. الان دارد این اتفاق میافتد. از آن طرف هم میبینیم که برای آقایان هم مهم شده که نمایندگانی به مجلس بفرستند که زن ستیز نباشد و قوانین ضد زن تصویب نکند. این موج شروع شده، اما فعلا کار دارد شاید الان در ثبتنامها این را میبینیم، شاید هنوز قسمتی از مردم انتخابشان نکنند یا دیده نشوند، اما میشود جلو رفت و باید ذره ذره هم جلو برویم.
او در خصوص انتظارش از نمایندگان آینده مجلس میگوید: حل مشکلات زنان را جزیی از مسائل مملکت و کشورم میدانم. من فمینیسم را قبول ندارم. به یک نفر رای نمیدهم که فقط مشکلات زنان را حل کند، اگر چه در صورتی که اگر این مشکلات حل شود خیلی از مشکلات حل میشود. اما کلانتر نگاه میکنم، فکر میکنم که اگر در سطحی کلیتر نگاه کنم که کسی را به مجلس بفرستیم که نگاه جامعی داشته باشد، حتما میتواند مشکلات زنان که قسمتی از مشکلات ما هستند را هم حل میکند. خواسته من، فرصت برابر برای زنان است و لغو قوانین ضد زن. اما پایه چیزی که به آن نیاز داریم فرصت برابر است. زنان و مردان فرصت برابر داشته باشند سهمیه هم نمیخواهیم. من مخالف سهمیه بندیام و آن را توهین به زنان میدانم. اگر سهمیهبندی نباشد، اما فرصت برابر باشد، نیازی به سهمیهبندی نداریم. اما اگر فرصت برابری وجود نداشته باشد، مجبوریم که به این موارد روی بیاوریم.
زنان، از خانهدار تا شاغل، از دیپلم و زیر دیپلم تا کسانی که تحصیلات عالیه دارند، خواستههایی مشترک دارند؛ خواستههایی که مستقیما با زندگی روزمرهشان درگیر است و بعضی مواقع آنها را سخت گرفتار میکند. از خواستههای غیرمادی چون نگاه برابر به زنان و مردان و ایجاد فرصت و زمینه و بستر میان زنان و مردان برای رسیدن به خواستههای مدنی و اجتماعیشان به جای سهمیهبندی و تبعیض مثبت تا خواستههایی چون رسیدگی به وضعیت حقوقی زنان در قوانین مصوب و اصلاح آنها تا وضعیت معاششان. همه اینها در دایره خواستههای زنان میگنجد؛ خواستههایی که از موکلانشان در خانه ملت انتظار دارند و امیدشان شاید به نامزدهای مجلس دهم باشد؛ هم آنان که با شعارهای دلچسب به میدان آمدهاند.
منبع: اعتماد