دولت روحانی با همین دست فرمان به راهش ادامه دهد در سال پایانی دولت، بیش از سه سال گذشته در هجوم بیامان نقدها و نفیها رها خواهد شد. بالاترین نقدها را میشنود، سکوت میکند و سکوت میکند. بدترین حمله را بدون پاسخ رها میکند و بیشتر عادت دارد زبان در کام بگیرد تا سخن بگوید. گویا دولت رسانه را نمیشناسد و راه برای ورود به این عرصه را ناخوشایند میداند. توئیترهای حسن روحانی و نوشتههای کوتاه وزرا در فیسبوک استفاده از رسانههای مدرن-شبکههای اجتماعی است، فعالیت رسانهای و حضور بهنگام در میان افکار عمومی نیست. هر چیزی میتواند باشد الی فعالیت رسانهای پر قدرت. آن نوشتهها بازتاب قدرتمندی ندارد، سخنشان در میان هیاهوی طرفداران و مخالفان کمتر دیده میشود.
تعارف را واگذاریم. تیم رسانهای دولت فشل است. با ترس و دلهره واکنش نشان میدهد. مدیران روابط عمومیاش ترجیح میدهند حرف بزنند ولی نامشان را بر زبان جاری نکنند. چرا و به چه دلیل!؟
گویا دولت سکوت در مقابل نقدهای بیامان را دوست دارد و یا ناچار است به سکوت ادامه دهد، به خبرها دیر واکنش نشان میدهد، حرف نزدن را به امید روزهای روشن و آفتابی بهسر میکند. مردم در میان ابرهای بارانزا و تیره شک و شبهه و خبرهای لحظهای ساخته شده توسط منتقدان قرار گرفتهاند فراموش میشوند. چنین دولتی منفعلتر از امروز خواهد شد. دولتی که حتی به بازداشت برادر رئیس دولت واکنش نشان نمیدهد و دروغگویان خبری را رها ساخته، هر روز در جدال با گرداب خبری به سر میبرد، گردابی که تا روزهای پایانی عمر دولت شدت و عمقاش بیشتر هم خواهد شد.
دولت روحانی از روز نخست مدیریت ریاست جمهوری خود را بیرسانه و کمرسانه تصور میکرد. درست هم بود، دولتی که با مدد نیروهای اصلاحطلب و اصولگرایان معتدل به قدرت رسیده بود سخنگوی واحدی نمیتوانست داشته باشد. حضور اعضای تیم نشریه راهبرد و مقالهنویسان و پژوهشگران مجمع تشخیص مصلحت نظام گرهای از مشکل رسانهای دولت حل نکرد و نمیکند. آمدن وزرا و مدیران ارشد دولتی به فضای مجازی انعکاس آشنایی مدیران با فضای جدید رسانهای تعبیر گشت، ولی دولتیها از نبود بلندگو و نداشتن رسانه به فضایی دیگر و جدید روی آوردند. ورود به بستری که با واکنشهای منفی منتقدان روبرو شد ولی دولتیها توان پاسخگویی به همین نقدها را حتی در چند خط و پاراگراف نداشتند. برای نمونه سخنان روزهای اول علی جنتی درباره استفاده از شبکههای اجتماعی و فیلترینگ را به یاد بیاورید، خیلی زود حرفهایش پس گرفته شد و تمام! در میان حملههای بیامان خویش را تنها دید و از رفع فیلترینگ سایتها دیگر سخنی نگفت.
هنوز حمله اول به پایان نرسیده که حملهای دیگر به سوی دولت روانه میشود، جنجالهای خبری هماهنگ نشان از آن دارد که دولت به هیاهوی گذشته خبرسازان و منتقدان پاسخ درخوری نداده است، منفعل عمل کرده و میدان را برای مخالفان آمادهتر از زمان قبل فراهم آورده است. جنجالهای خبری درباره مذاکره با آمریکا، نقدهای بیامان برجام در مجلس شورای اسلامی و بازتاب گسترده همین حرفها در رسانههای مخالف دولت و صدا و سیما. به چالش کشیدن عملکرد وزرا. پر و بال دادن به فیشهای حقوقی مدیران دولت یازدهم که به نامه حسن روحانی به معاون اول دولت کشیده شد ولی در میان همین نامهنگاری و بازتابهای آن نامه شاهد واکنش مناسبی از سوی دولتیها نبودیم. چرا این بازههای زمانی از طرف دولتیها و کارگزاران رسانه و خبرگزاریهای نزدیک به دولت نادیده گرفته میشود؟ قرار نیست دولت در شکاف خبری گیر بیفتد و در لحظهای که دیر شده اقدام به واکنش نماید، شکافهای خبری در نهایت به ضرر دولت روحانی خاتمه خواهد یافت.
صدا و سیما در برنامههای خبری خود به شدت به دولت و سیاستهایش حمله میبرد. با شور و حال وصف ناشدنی نامه جعلی به معاون رئیس دولت را به عنوان خبر پخش میکند. منتقدان سیاست خارجی دولت را در بخشهای مختلف دعوت مینماید. دولتیها حتی به همین نقدها نیز دیر واکنش نشان میدهند، شاید ترکیب دولت روحانی مسبب بهوجود آمدن چنین شرایطی است، دولتی که استانداران همراه خودش را ندارد، وزرایی که سخن همدیگر را نقض مینمایند و نیروهایی که با نام نزدیکی به دولت و همراهی کمترین توان فیزیکی و فکری را صرف مینمایند و در این میان نیروهایی زبده و آب دیده مخالفان و منتقدان دولت که در لحظه مشغول صید ماهی و نشان دادن کاستیها دولت به شهروندان هستند.
لیست امید، جمع حامیان دولت و اصلاحطلبان در انتخابات مجلس شورای اسلامی موفق به کسب کرسیها قابل توجهی شد؛ بنا به دلایلی که که ذکرش در این نوشتار نمیگنجد نمیتوان از چنین پیروزی چندان سرمست شد و بار پاسخگویی به منتقدان را به دوش نمایندگان جدید حوالت داد. پاسخ دادن به منتقدان و متقاعد ساختن شهروندان میبایست توسط تیم رسانهای دولت انجام شود و نه گروهی دیگر، دولت دولت است و نمایندگان مجلس بازیگرانی در عرصهای دیگر. دولت در هر زمان و هر جایی باید بتواند از عملکرد خویش دفاع نماید و در صورت مشاهده کاستی و سیاستهای اشتباه مقابل آن رویکردهای اشتباه تمام قد و بدون تعارفهای معمول بایستد. قرار نیست فیشهای حقوقی چند مدیر به هر دلیل و با هر توانمندی برای دولت بحران بسازد؛ اگر خطایی صورت گرفته باید جلوی این رویه هر چه سریعتر مسدود گردد. وقتگذراندن و گامی به هر جهت برداشتند در سال آخر عمر دولت خطای نابخشودنی است.
*دانشجوی دکتری علوم سیاسی
یادداشت های دیگر رضا صادقیان که در بوی باران منتشر شده را می توانید اینجا بخوانید
Drood, lotfan tarikh har maghaleh ya gozresh ra dar ham safeh gheid konid. sepas faravan