توجه: این یادداشت در حال تکمیل و به روز رسانی تا سال جاری است.
کاری از ستاد پاسداشت بیستمین سال تاسیس سازمان عدالت و آزادی ایران اسلامی
تدوین و تنظیم: کیوان مسیبی | رییس ستاد پاسداشت بیستمین سال تاسیس سازمان
از اراده تاسیس تا تدوین اساسنامه حزب
هنوز زمان اندکی از خلق حماسه ی عظیم دوم خرداد هفتاد و شش و تغییر فضای سیاسی نمی گذرد که جمعی از فعالان سیاسی استان اصفهان در دهم خرداد همان سال گرد هم جمع آمده و با عزمی راسخ درصدد تشکیل سازمانی سیاسی هم نوا با گفتمان جامع اصلاح طلبی و هم گام با احزاب سیاسی تحول خواه کشور میشوند.
این اراده آغازگر راه پر اوج و حضیض بیست ساله ای می گردد که تا به امروز حیات و ادامه دارد. حجم و شتاب وقوع اتفاقات با محوریت سازمان نشان از شور زایدالوصف هیات موسس درآن ایام است. حرارت و شعفی دوم خردادی گونه همراه با هوش و شعوری اصلاح طلبانه. در تیر ماه ۱۳۷۶ نام “کانون همبستگی پیروان خط امام” تعیین و تصویب می شود و از این تاریخ به بعد فعالیت و کنش این افراد در سپهر سیاسی کشور با این عنوان دارای شناسنامه و قابل مشاهده می گردد. همچنان که زمان به پیش می آید، روند حقوقی تدوین و تکمیل حزب سرعت بیشتر و صورت جدی تری می گیرد. به مرداد ماه سراسر بحث و جدل می رسیم؛ ماهی که در آن پیش نویس اساسنامه تهیه می گردد و شروع بحث و بررسی اساسنامهِ نخستین توسط هیات موسس تحت اقدام قرار می گیرد.
اعلام موجودیت و تغییر نام اولیه
هیات موسس حزب پس از تدوین اساسنامه، آرام آرام وارد مرحله ی عملی حزب داری می گردند. در آبان و آذر ۱۳۷۶ جلسه های مستمری برای تحلیل وقایع و رویدادهای جاری کشور و همچنین بررسی بنیانی و نظری پدیده نوظهور دوم خرداد تشکیل می شود. در همین حین مذاکرات فنی_اداری و نامه نگاری با کمیسیون ماده ده احزاب و وزارت کشور درحال انجام است. در نهم دی ماه ۱۳۷۶ اعضای هیات موسس حزب با آیت الله طاهری دیدار می کنند که یکی از نقاط عطف تاریخی سازمان به حساب می آید. در نهم دیماه آن جلسه در بیت این عالم فقید و امام جمعه وقت اصفهان، بیانیه رسمی اعلام موجودیت سازمان صادر و منتشر می شود. هم زمان در زمستان همان سال مراسم متنوع و مبتکرانه ای توسط سازمان طراحی و اجرا می شود و از آن تاریخ به بعد سازمان در یکایک بزنگاه های سیاسی کشور حضوری همیشگی و پویا دارد. از برگزاری مراسم ویژه ی بزرگداشت دکتر شریعتی، تا برپایی مراسم باشکوه پنج شب با اندیشمندان در شب های قدر با محوریت موضوعات نواندیشی دینی و حضور سخنرانان نامی مانند عطا الله مهاجرانی، عبدالواحد موسوی لاری، بهزاد نبوی و چند تن دیگر از جمله این برنامه هاست.
مرام نامه سازمان نیز در همین ایام تائید و تصویب می شود. در اسفند ماه ۱۳۷۶ تلاش های بسیاری در انتخابات میان دوره ای مجلس پنجم توسط اعضای سازمان صورت می گیرد. روزها پشت سر هم با شتاب میگذرند و شیرینی فعالیت سیاسی بر کام سازمانی ها نشسته و فرصت ها را یکی پس از دیگری مغتنم میشمرند. به تابستان داغ ۱۳۷۷ می رسیم؛ در این روزها بیش از یک سال از بروز و ظهور سازمان در سپهر سیاسی کشور می گذرد که کمیسیون ماده ده احزاب با تاسیس اولیه این حزب موافقت می کند؛ البته وزارت کشور با نام اولیه مخالفت کرده و از این تاریخ به بعد نام حزب از “کانون همبستگی پیروان خط امام” به “سازمان عدالت و آزادی ایران اسلامی” تغییر می یابد. این نام خود گویای تمامی ناگفته ها در باب اصول نظری سازمان عدالت و آزادی ایران اسلامی می باشد. چکیده ای از مانیفست و آمال و شعارهای سازمان را می توان در این نام متبلور دید؛ در یک کلام کوتاه: تحقق عینی این دو فضیلت فراموش شده بشری: “عدالت و آزادی”.
از تجربه پیروزی در انتخابات شوراها تا صدور مجوز رسمی فعالیت
سازمان عدالت و آزادی در این مقطع (سال ۱۳۷۷) یک ساله شده و نهال نو پاییست؛ اما آهنگ سریع وقوع رویدادها و کشمکش ها در عرصه سیاسی کشور در این دو سال سازمان را زبده می سازد. حوادث این سال ها را می توان بر دو بخش شیرین و تلخ تقسیم کرد. گویی روز بی حادثه ای در این ایام یافت نمی شود. پاییز ۷۷ به انتخابات شورای شهر می رسیم؛ حضور فعال سازمان در عرصه انتخاباتِ نو ظهور شوراها چشم گیر می باشد. یکی از اعضای هیات موسس سازمان در لیست مورد حمایت جبهه دوم خرداد قرار گرفته و به شورای شهر اصفهان راه می یابد، علیرضا فرزانه خو به عنوان عضو هیئت رئیسه و بعد از آن به نایب رئیسی شورای شهر اصفهان انتخاب می شود.
این سالها برای کنشگران سیاسی کشور روزهای سراسر پر التهابیست و سیاست را به مثابه بازی مرگ و زندگی تعریف می کنند؛ در این ایام تندروها با تمام وجود جولان داده تا که بتوانند غنچه نوشکفته اصلاحات را پرپر کنند.
سازمان عدالت و آزادی نیز در این تنگناها همچنان در داخل گودِ سیاست در کنار دیگر کنشگران اصلاح طلب ایستاده و از تمامی داشته هایش برای صیانت از امیدها و روزهای نو رسیده فروگذار نمی کند.
در سال ۷۷، اخلال در نماز جمعه اصفهان توسط گروه فشار برنامهریزی و اجرا شد و سازمان نیز به این هرج و مرج طلبی ها قاطعانه و جدی واکنش نشان داد. پس از آن، در واکنش به قتل های زنجیره ای، سازمان عدالت و آزادی ضمن محکوم کردنِ رفتار عاملان و آمران این فجایع، از تصمیم های قانونی ریس جمهور وقت”سید محمد خاتمی” حمایت می کند.
در یکی از تلخ ترین حوادث پس از انقلاب، در تیر ماه ۷۸ فاجعه حمله ناجوانمردانه به “کوی دانشگاه تهران” رخ می دهد و در این ایام سازمانی ها با تمام توانشان دوشادوش اصلاح طلبان در محکومیت این حوادث موضع گیری نمودند. در همین ماه، سازمان عدالت و آزادی برای اولین بار یک نشست همه جانبه با دبیران احزاب برگزار می نماید.
روز شمار انتخابات مجلس ششم به پایان نزدیک می شود، نفس ها در سینه هایِ مالامالِ دردِ اصلاح طلبان حبس شده است؛ اینک به آوردگاه انتخابات مجلس ششم می رسیم. سازمانی ها کمر همت بسته تا این بار هم به مانند دوم خرداد روزهای شیرینی رقم بخورد و حماسه ای بزرگ بیافرینند. از لیست مورد حمایتشان در اصفهان که همسو با فهرست مورد تایید جبهه دوم خرداد می باشد را با تمام وجود در ستادهایشان تبلیغ می کنند.
در همین سال، نخستین ترمیم تشکیلاتی انجام می گیرد و چهار نفر به شورای مرکزی سازمان اضافه می گردند. روزهای داغ و پر التهاب می گذرند و از تلاطم اتفاقات آرام آرام کاسته می شود. به سال ۷۹ می رسیم، در بهمن ماه این سال کمیسیون ماده ده احزاب مجوز فعالیت سازمان عدالت و آزادی را صادر می کند. سازمان عدالت و آزادی ایران اسلامی رسماً وارد باشگاه احزاب ایرانی شده و حزب داری خود را با قدرت بیشتر به پیش می برد.
از انتخابات شوراهای دوم تا ریاست جمهوری نهم
در دومین دوره انتخابات شورای شهر که اصلاحطلبان در سراسر کشور ناکام ماندند، الهام فخاری، یکی از کاندیداهای سازمان عدالت و آزادی در اصفهان به عنوان عضو علیالبدل انتخاب شد. پس از این رویداد، سازمان نیز همانند سایر کنشگران اصلاحطلب و تحولخواه عرصه سیاست ایران، خود را برای انتخابات دوره هفتم مجلس شورای اسلامی آماده میکند و فصل سرد شورای دوم را با امید به سر رسیدن روزهایی بهتر ورق میزند.
اما تقدیر اصلاحطلبان را با ردصلاحیت رقم زدهاند و مهر عدم صلاحیت بر پیشانی بسیاری از کاندیداهای اصلاحطلب زده شد. ۲۸دی ماه ۱۳۸۲، ۳۸۰۰ کاندیدا که توسط شورای نگهبان ردصلاحیت شدند.
شگفت آنکه ۸۰ نفر از نمایندگان وقت مجلس ششم از جمله نواب رییس نیز از این قاعده مستثنی نشدند. در این حال، کاندیداهای سازمان نیز به سرنوشت ر صلاحیت مبتلا میشوند و گزینهای که مورد حمایت حزب باشد در عرصه انتخابات باقی نمیماند.
کشور دستخوش التهاب میگردد. نمایندگان مجلس ششم در اعتراض به این وضعیت دست به تحصن میزنند. در این بزنگاه تاریخی، سازمان نیز با صدور بیانیهای اعتراض سیاسی خود را اعلام میکند. مجلس هفتم با مشارکتی اندک و با اکثریتی راستگرا آغاز به کار میکند.
از این پس، دغدغه اصلی سازمان تلاش برای حفظ آخرین نهاد انتخابی کشورست. قوه مجریه تنها نهاد انتخابی است که در دستِ اصلاحطلبان باقی مانده است. مجلس ضد اصلاحات مدام با تذکرها و نطقهای آتشین و انتقادی قصد زمینگیر کردن دولت اصلاحات را دارد. مهمترین این اقدامات، تصویب قانون تثبیت قیمتهاست که اجازه افزایش معقول و منطقی درآمدهای دولت به ویژه در بخش حاملهای انرژی را نمیدهد. همچنین، مساله استیضاح، وزیران دولت را نشانه رفته است.
درواقع، مجلس هفتم پایان تلخ برای سازمان و سایر اصلاحطلبان است. اما امید به آینده و میل به تغییرِ مطلوب فضای سیاسی کماکان در حزب باقیست.
هنوز زمان اندکی از این رقابت نابرابر نگذشته، که سازمان عدالت و آزادی در تابستان ۱۳۸۳ تنها راه برون رفت از شرایط موجود را فتح مجدد پاستور میداند و اولین نامزد پیشنهادی برای این مهم را کسی جز نخست وزیر دوران جنگ، میرحسین موسوی نمیداند.
پایان ۸ سال دولت اصلاحات
نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری
و اینک دعوت از معین…
سازمان عدالت و آزادی ایران اسلامی با توجه به شرایط کشور و همراه با سایر اصلاحطلبان پیشرو به دنبال در انداختن طرحی نو است. به باور سازمان، در آن شرایط اصلاحات نیازمند دوام و بقاست. با اعلام رسمی عدم حضور مهندس میرحسین موسوی قرعه کار به نام دکتر مصطفی معین میافتد؛ وزیر روشنفکر و مستعفی دولت اصلاحات.
سازمانیها چه کردند؟
به گمان سازمانیها، انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری، فرصت طلایی برای اردوگاه اصلاحطلبی پس از دوران تراژیک انتخابات مجلس هفتم و شورای دوم است. تلاش اصلاح طلبان توقف راهبرد فتح سنگر به سنگر نهادهای انتخابی توسط جناح راست میباشد.
از این رو، در ششم بهمن ۱۳۸۳، اعضای بلندپایه سازمان عدالت و آزادی ایران اسلامی به دیدار دکتر معین در بیمارستان امام خمینی تهران رفتند. در این نشست، سازمان ضمن دعوت از ایشان برای کاندیداتوری در انتخابات، حمایت رسمی خود را از وی اعلام میدارند. سازمانیها به همراه برخی دیگر از اصلاحطلبان، دکتر معین را به اصفهان دعوت کرده و همراه با سایر اصلاحطلبان پیشرو استان، از ایشان استقبال گرمی به عمل آوردند. علیرضا صادقیان از اعضای شورای مرکزی حزب، در ابتدا ریاست ستاد دکتر معین را بر عهده میگیرد. در این زمان، سازمانیها با تمام داشتههایشان برای حمایت از معین به صحنه آمدند، ستادها برپا شد و کمپینها شکل گرفت. هرچند نتیجه دلخواه حاصل نمیشود و انتخابات ریاست جمهوری نهم به دور دوم کشیده شد.
در فرصت اندک بین دو مرحله انتخابات، اعضای سازمان سردرگمی و خستگی را کنار نهاده و همپای سایر اصلاحطلبان و تحولخواهان، از آیتالله هاشمی رفسنجانی بهرمانی حمایت میکنند و نبض مطالباتشان را با مقدورات ساخت سیاسی ایران تنظیم میکنند. سازمان در دور دوم انتخابات بیانیهای روشنگرانه در حمایت از هاشمی رفسنجانی صادر میکنند و بیمها و امیدهای آینده ایران را گوشزد. اما انتخابات با پیروزی رقیب خاتمه مییابد.
ادامه دارد …