مهدی مقدری . دبیرکل سازمان عدالت و آزادی ایران اسلامی | اخیراً مطلبی از آقای حسین یزدی، از فعالان سیاسی اصلاحطلب اصفهان با نام “اعتقاد به دموکراسی از درون” خواندم که در آن پیشنهادِ به کارگیری شکل تعیین لیست انتخاباتی به صورت مستقیم و توسط بدنه اصلاحطلبان طی جلسات متعدد و چند مرحلهای مطرح شده بود. در ابتدای این یادداشت اشاره شده است که: این طرح بر پایه مدل جوانان اصولگرای اصفهان که در چند سال اخیر در هر انتخابات موفق بوده و جواب داده است، استوار می باشد.
اما نکاتی را از باب انتقاد به این پیشنهاد عرض میکنم:
- از لحاظ تجربی، بر خلاف آنکه سابقه این طرح موفقیتآمیز خوانده شده، تا آنجا که یاد دارم در یک دهه اخیر در هیچ انتخاباتی گروههای راستگرای اصفهان به اتحاد نرسیدند و دستِ کم در هر انتخاباتی سه جریان ائتلافی از آنها را در رقابت با یکدیگر دیدهایم (برای مثال در انتخابات شورای شهر ۹۲ و مجلس ۹۴، لیستها و نامزدهای ائتلافی و مستقل جناح راست اصفهان را به یاد بیاوریم). جالب آنکه در تمام این تقسیمبندی داخلی، طیفهای سِنی اعم از جوانان، میانسالان و ریشسفیدان وجود داشتند.
- سوای از اینکه در اصفهان چه گذشت، به روح حاکم بر این پیشنهاد انتقاد دارم. شاید در دوران پساجنگ یا پسااستعمار و پسادیکتاتوری که هیچ نهاد سیاسی موثری هنوز شکل نگرفته است بتوان در چارچوب چنین پیشنهادی برای دوره موقت تا نخستین انتخابات یا تشکیل نخستین احزاب و نهادهای دموکراتیک و معتقد به دموکراسی، به آن عمل کرد؛ ولیکن در شرایط امروز ایران که احزاب سیاسی، ائتلافهای ریشهدار سیاسی و نهادهای مدنی هرچند با زخمهای بسیار و بدنی نحیف حضور دارند و هزینه میپردازند، اقدامی نسنجیده و به ظاهر دموکراتیک ولی در باطن آسیبرسان به توسعه سیاسی و دموکراسی است.
- روح حاکم بر اصلاحطلبی ایران اعتقاد به دموکراسی و رعایت حقوق مردم است. باید این را به خاطر داشته باشیم که بدون احزاب سیاسی، دموکراسی وجود نخواهد داشت؛ در هر صورت، احزاب سیاسی نهادهای اصلی دموکراسی هستند. شاخص اصلی که موجب تمایز یک حزب از سایر نهادهای جامعه میشود، مشارکت آن در انتخابات بوده و خواهد بود.
- چنین ایدههایی نه تنها به دموکراسیشدن یاری نمیرساند، بلکه در ایران ما که به شکل رایج حزبگریزی در شهروندان موج میزند سبب هرج و مرج در فرآیند تصمیمسازی و تصمیمگیری نیز میشود و هیچ نهاد به رسمیت شناختهای برای حل اختلافها در سپهر عمومی وجود ندارد و ضمانت اجرایی برای داوری مترتب نیست.
- تضعیف و تکهتکه شدن کارویژههای حزبی در شرایط عمومی، مشکلساز است؛ زیرا هیچ جایگزینی برای نظام حزبی دموکراتیک وجود ندارد. انجمنها، جنبشهای سیاسی و اجتماعی و ابتکارات شهروندان ممکن است در این وانفسا خود را زیبا و به نام دموکراسی نشان دهند، لیکن آنها نمیتوانند خروجی تصمیمهای خود را تثبیت نموده و به تمامی نیازهای موجود رسیدگی کنند.
- تجربه پس از دوم خرداد به خوبی نشان داده است، ائتلافهای انتخاباتی احزاب و گروههای سیاسی عمدتاً مورد توجه شهروندان بودهاند و پیروز انتخابات شوراهای شهر و مجلس شورای اسلامی در اغلب موارد یک یا ترکیبی از چند ائتلاف بودند. نمود آن را میتوان بر اساس نتایج انتخابات سنجید.
- ممکن است قدرت رسانه در این عصر به رشد خود ادامه دهد و همچون کانالهای شبکههای مجازی به افراد فرصت طرح چنین دیدگاههایی داده شود، با اینحال، این تحول بایستی با گسترش و کنترل دموکراتیک و شفافیتی همراه باشد که نهایتاً تنها در بستر نهادهای معرِف دموکراسی امکانپذیر باشد.
- این یک حزب سیاسی است که باید توانایی تشکیل ائتلاف پایدار با سایر احزاب همسو را داشته باشد و در هنگامه پیچیدگی های انتخاباتی _که در ایران ما مرسوم است_ آنها هستند که بر پایه نهادها و ائتلافهای بزرگ، توان عبور از سختیها و رویدادهای غیرمنتظره را دارند و نه اجتماعات عمومی که ساختار نهادی و پایدار ندارند.
- نمیتوان از چنین پیشنهادهایی به نام “دموکراسی از درون” یاد کرد. منظور از “دموکراسی از درون” در ادبیات حوزه دموکراسی، بسترسازی احزاب سیاسی برای مشارکت اعضایشان در فرآیند تصمیمگیریِ درون حزبی و معرفی نامزدهای حزبی برای لیست ائتلاف است و یا وجود سازوکارهای شفاف برای انتخاب لیست نهایی درون یک ائتلاف. این که آیا مشارکت در تصمیمگیریهای حزبی به طور مستقیم و از طریق نظرسنجی میان اعضاء و سلسله مراحل رای گیری باشد و یا به صورت غیر مستقیم توسط نمایندگان آنها، موضوعی است که میبایست هر حزب با توجه به شرایط خاص خود درباره آن تصمیم بگیرد.