شیراز، شهر پیرمردهاست
وقت آن است که شهردار زن داشته باشیم
اختصاصی بوی باران در آستانهی پنجمین انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا با سیده مریم موسوی، عضو منطقه فارس سازمان عدالت و آزادی و کنشگر اجتماعی از چالشها و چشماندازهای مدیریتی شهر شیراز و نقش زنان و جوانانِ اصلاحطلب در انتخابات پیش رو صحبت کردیم:
متأسفانه درر روزهای اخیر شاهد رد صلاحیت گسترده جوانان شاخص حزبی اصلاحطلب برای انتخابات شورای شهر در سراسر کشور بودهایم. بااینحال، حضور جوانان اصلاحطلب در کارزار انتخابات برای تصدی صندلیهای شورای شهر چشمگیرتر از سالهای پیش است. خانم موسوی، شما انگیزهی این حضور را چه میدانید؟
در قامت یک زن فعال اجتماعی و یک جوان اصلاحطلب، دولت امید و شهر امید را بدون تأثیرگذاری روشنِ جوانان بیمعنا میدانم. حضور جوانان اصلاحطلب در انتخابات شورای اسلامی شهر و روستا، شروعِ پیگیری این مطالبهی عمومی و درون جناحی برای مؤثر کردن نقش جوانان اصلاحطلب در مدیریت کشور است.
آیا اصلاحطلبان شیراز برای حضور در شورای شهر شیراز و مدیریت شهری برنامهی مشخصی تهیه کردهاند؟
سازمان عدالت و آزادی برنامه و چشمانداز مشخصی برای شوراهای شهر دارد که این برنامه باید با برنامهی سایر احزاب اصلاحطلب استان فارس مطرح و به یک برنامهی مشترک تبدیل شود. بسیاری از احزاب فارس در چهارچوب اصلاحطلبی برنامههای مشترک و یا نزدیک به یکدیگر دارند، اما بهطور ویژه و در مبحث توسعهی شهری لازم است برای توانمندسازی عموم مردم دربارهی حقوق و تکالیف شهروندی از طریق آگاهسازی، حمایت مادی و معنوی از سازمانهای مردمنهاد و جلب مشارکت آنها در مدیریت شهری، استفاده از توانمندیهای زنان در تصمیمسازی و مدیریت شهری و توزیع عادلانهی خدمات و امکانات کار کرد.
با توجه به این مقدمه، چالشهای اساسی در مدیریت شهری شیراز را چه میبینید؟ چشمانداز اصلاحطلبان برای حضور در انتخابات شورای شهر چه چیزهایی میتواند باشد؟
شیراز شهر پیرمردهاست! متوجه هستید که وقتی تصمیمگیران و مجریانی با ویژگیهای «پیر» و «مرد» بودن برای شهری تعیین تکلیف میکنند، مشارکت همگانی که لازمهی توسعه است، محقق نمیشود. اعتقاد من این است که همه باید در ساخت و اصلاح شهر شیراز مشارکت داشته باشند و در همین راستا ایدهی «مشارکت برای ساخت حکمرانی شهری خوب» را مطرح کردیم. بخشی از این مشارکت به حضور جدی و فعال زنان در شهر بازمیگردد. سالهاست شعار حضور زنان را در زمینههای مختلف دادهایم، اما تحقق این شعار کمرنگ و بیرمق است. با توجه به پشتوانهای که از زنان بهخصوص فعالین حزبی زن در شیراز سراغ دارم، معتقدم بهراحتی میتوانیم شهردار زن داشته باشیم.
باید برای ترویج مسئلهی حفظ محیطزیست تلاش کرد. چند سالی هست در سازمان عدالت و آزادی و با همکاری سازمانهای مردمنهاد در سطح کشور این برنامه را دنبال میکنیم. شعارهای حفظ و بهبود محیطزیست، باید به خواسته و عمل عمومی از سوی شهروندان تبدیل شود.
از تخریب بیرویهی بافت قدیم شیراز که گوهری تاریخی در قلب شهر است باید جلوگیری کرد. میشود بخشهایِ بزرگی از بافت قدیم شیراز را به مجموعههای گردشگری تبدیل کرد.
از دیگر برنامههایی که در شورای شهر آینده باید پیگیری شود گسترش آگاهی و دانش در میان شهروندان است تا بتوانیم سرمایهی اجتماعی قابلقبولی را در شیراز ایجاد کنیم و این ممکن نخواهد شد جز از راه آموزش.
توسعهی شهری در ابعاد مختلف اهمیت ویژهای دارد. توسعهی حملونقل و بهبود وضعیت ترافیک از طریق ساماندهی محورهای ارتباطی و خطوط اصلی شهر، افزایش کمیت و کیفیت اتوبوسها و تاکسی شهری، تسریع در راهاندازی و بهبود خدمات قطار شهری (مترو)، توسعه و ساماندهی وضعیت پایانهها، پارکینگهای شهری و جایگاههای سوخترسانی و بهبود کیفیتِ معابر باید در برنامهی توسعه شهری دیده شود. در همهی این برنامهها باید نیازهای تمام اقشار جامعه دیده شده باشد. در ملموسترین نمونهها، در طراحی معابر عمومی، نیاز توانخواهان شهر را متوجه نشدهاند. در احداث پارکها، کودکان کمبضاعت جامعه فراموش شدهاند، شهر ما شهر امنی برای زنان آسیبپذیر نیست و نیازهای پناهجویان بهکلی فراموش شده است.
باید زمینهسازیِ ارائهی خدمات الکترونیک نوین به شهروندان با استفاده از ظرفیتهای بخش خصوصی، زمینهسازی اجرای پروژههای فراگیر فناوری اطلاعات و ارتباطات در حوزهی مدیریت شهری، ایجاد مراکز آموزش فناوری اطلاعات با هدف پرورش شهروند الکترونیک، تسهیل آموزش فناوری اطلاعات و الکترونیک کردن خدمات شهری را در برنامهی کار شورا قرار بگیرید.
خانم موسوی! همانطور که بهتر میدانید برخی پروژههای شهرداری میتواند آثار منفی روی شهروندان داشته باشد حتی برخی مجوزهایی که صادر میشود نیز نقش مخربی در این زمینه دارد. آیا اصلاحطلبان برنامهای مشخص برای مدیریت پروژههای شهری مدنظر دارند؟
اشاره درستی داشتید و اتفاقاً در سازمان عدالت و آزادی بهصورت مشخص در این زمینه طرح و برنامه داریم. اجرای شدن این برنامهها میتواند به افزایش کیفیت و ارتقای بهرهوری پروژههای شهری، کاهش مدتزمان اجرای پروژهها، پرداخت خسارت به افرادی که بهواسطهی پروژههای شهری دچار آسیب میشوند، استفاده از نظرات شهروندان در پروژههای شهری و اصلاح روندهای اجرایی پروژههایی که باعث ایجاد نارضایتی عمومی گشته است منجر شود. البته برای اینها شاخصها و برنامههای عملیاتی نیز داریم.
شما در ابتدای گفتگو، به بحث آموزش و سرمایهی اجتماعی اشاره کردید، شوراهای اسلامی شهر چگونه باید این سرمایه را ایجاد کنند؟
با توانمندسازی شهروندان از طریق افزایش آگاهی، به حقوق شهروندی اجتماعی و فردی میتوانیم به این مهم دست پیدا کرد. ایجاد فضا برای مشارکت سازمانهای مردمنهاد در مدیریت شهری بسیار اهمیت دارد. کاهش فاصلهی طبقاتی از طریق گسترش دسترسی عادلانهی شهروندان به فضاها و امکانات شهری ازجمله این برنامههاست.
همانطور که قبلاً نیز اشاره کردم، استفاده از توانمندیهای زنان در تصمیمسازی و مدیریت شهری را بهعنوان یک اولویت شهری و ملی است؛ باز هم تَکرار میکنم که شیراز میتواند شهردار زن داشته باشد.
خانم موسوی، شاهد این هستیم که ورزش شیراز با وجود امکانات بسیار خوبی که شهرداری در اختیار دارد بسیار ضعیف عمل کرده است؛ مثال این هم وضعیت ناامیدکنندهی تیمهای فوتبال برق و فجر سپاسی شیراز. فکر میکنید ورود شورای شهر به مسائل ورزشی ممکن و مؤثر است؟
همانطور که اشاره کردید ورزش شیراز پتانسیل زیادی دارد، اما کارهای زیادی هم باید انجام شود. باید افزایش سرانهی فضاهای ورزشی و توسعهی فرهنگ ورزش همگانی را در دستور کار قرارداد. به حمدالله در دولت تدبیر و امید شاهد افتتاح ورزشگاه پارس بودیم، اما در شهرداری زمینها و امکانات بسیاری هست که باید در اختیار شهروندان قرار بگیرد.
همانطور که بهتر میدانید شهر شیراز محلههای آسیبپذیر و آسیبخیر بسیاری دارد، این آسیبها در حاشیهی شهر و محلههای کمتر توسعهیافته و بهبود کیفیت زندگی ساکنان این مناطق چگونه قابل مدیریت است؟
کیفیت زندگی شهروندانِ حاشیهنشین از طریق هدایت سرمایهگذاری کلان به مناطق حاشیهای و توزیع عادلانهی کار، خدمات و امکانات از طریق ایجاد مراکز تخصصی کارآفرینی، آموزشی و تفریحی، افزایش فضای عمومی خاص برای کودکان و نوجوانان، بسترسازی مناسب در راستای اجرای تورهای گردشگری درونشهری برای اقشار مختلف میتواند به کاهش شکاف در این زمینه کمک کند. همچنین افزایش شادی و نشاط اجتماعی و سلامت جسمی و روحیِ شهروندان از طریق ایجاد تفرجگاههای حاشیهی شهر با اولویت مناطق محروم، ساخت فرهنگسراهای تخصصی موسیقی، تئاتر، سینما، برگزاری جشنوارههای آیینی و ملی در مناطق مختلف شهری، ارائهی خدمات مشاورهای به شهروندان، حفظ و ایجاد فضای سبز محلات و رونق صنعت گردشگری و توجه میراث فرهنگی، استفاده از توانمندی و تجربهی سالمندان در امور شهری، از نیازهای شهر مغفول شهر شیراز است.
شما به بحث توسعهی فرهنگی اشاره کردید که بسیار اهمیت دارد که گویا در شیراز به حلقهی گمشدهای تبدیل شده است.
بله متأسفانه در سالهای گذشته بودجههای شهرداری خرج ساخت پل و سازههای اینچنینی شده است که در جایگاه خود اهمیت دارد، اما حداقلی از آن به بحث فرهنگ و توسعهی فرهنگی اختصاص یافته که بسیار مورد انتقاد سازمان و بسیاری دیگر از کنشگران جامعه است. شیراز به فرهنگ و هنر شهره است، اما فقط یک سالن نسبتاً قابل قبول داریم. بسیاری از برنامههای فرهنگی از جمله تئاتر را در آن برگزار میکنیم، حتی مجبوریم وقتی رئیسجمهور به شیراز میآید از همین سالن استفاده کنیم که برای شیراز اصلاً جالب نیست. یا در بحث سینما شاهد تعطیلی چند سالن بودیم و یکی دو سالنی هم که افتتاح شده به اهتمام رئیس کتابخانهی ملی شیراز بوده است. شیراز نیاز به بودجهی فرهنگی دارد که واقعاً در بخش فرهنگ و برای همهی سلایق فرهنگی خرج شود.
راهکار اصلاحطلبان برای حل این مشکل چیست؟
نمیتوان مقولهی فرهنگ را در تفکری خاص و برای یک اقلیت تعریف کرد و ادعای پایتخت فرهنگی را داشت. ابتدا باید تعریف روشن، دقیق و جامع از مسئلهی داشت که برآیند تفکر عموم جامعه باشد.
شهرداریها باید به یکی از مهمترین نهادهای مسئول در حوزهی فرهنگی تبدیل شوند. افزایش کمی و کیفی آموزشهای فرهنگی و هنری از طریق همکاری با بخش خصوصی، کمک به کاهش هزینهها و استفادهی عموم شهروندان را در دستور کار قرار بگیرد.
یکی از شعارهای رئیسجمهور مشارکت نهادهای فرهنگی و هنری غیردولتی در سیاستگذاریها بوده و هست که این موضوع میتواند به شکل جدی در شهرداری و شورای شهر دنبال شود.
افزایش سرانهی فضاهای فرهنگی از طریق ساخت فرهنگسراها، سالنهای مطالعه، کتابخانهها، نگارخانهها، موزهها، محوطههای عمومی متناسب برای برپایی هنرهای خیابانی از پلسازی کماهمیتتر نیست.
برنامه و نظر اصلاحطلبان در بحث توسعهی اقتصادی شهر شیراز چه خواهد بود؟
با ایجاد فرصتهای سرمایهگذاری برای سرمایهگذاران، تسهیل روند سرمایهگذاری شهروندان در پروژههای شهری و همکاری متقابل با شهرداریها، ایجاد فرصتهای جدید سرمایهگذاری بهویژه در حوزههای مسکن، حملونقل و تفریح، تأسیس مراکز رشد تجاری با هدف ایجاد کسبوکارهای نو و کاهش ریسکِ کارآفرینان، حمایت از ایجاد صندوق ضمانت سرمایهگذاری شهری به منظور حمایت از سرمایهگذاری، تعریف و حمایت از پروژههای دانشبنیان و حمایت از ایجاد بازارهای مدرن شهری توسط بخش خصوصی و البته ساماندهی دریافت عادلانهی عوارض شهری به توسعهی اقتصادی ممکن میشود.
البته اقتصاد خلاق بهمنظور تقویت فعالیتهای اقتصادی که متضمن بهکارگیری استعداد خلاق جهت اهداف تجاری به شهر کمک بسیاری خواهد کرد؛ این مواد شامل تبلیغات، هنر، معماری، صنایعدستی، طراحی، چاپ، فیلم و ویدئو، رادیو و تلویزیون، هنرهای نمایشی، موسیقی، عکاسی، نرمافزارهای سرگرمی، گالریها، نرمافزار و خدمات کامپیوتری است.
شما در ابتدای بحث به موضوع بسیار مهم محیطزیست اشاره کردید. آیا معضلات محیطزیستی شهر شیراز شناسایی شده و این معضلات با اختیارات شهرداری و شورای شهر قابلکنترل است؟
همانطور که عرض کردم در سازمان عدالت و آزادی اهمیت ویژهای برای محیطزیست قائلیم؛ اما در خصوص شهر شیراز ضروری است با کاهش آلودگی محیطی از طریق کمک و تسهیل فرآیند انتقال صنایع و کارگاههای مزاحم آلاینده به خارج از شهرها به بخشی از این مهم دستیافت.
مدیریت فضای سبز شهری با حفظ و توسعهی فضای سبز شهری با محوریت مصرف بهینهی آب و استفاده از گیاهان بومی و همخوان با شرایط زیستبوم منطقه بسیار لازم است.
شهرداری باید با همکاری و بهرهگیری از ظرفیت دولت و نهادهای تخصصی در طرحهای کاهش ذرات معلق در هوا و جلوگیری از انتشار گازهای گلخانهای بخشی از آلودگیها را کنترل کند. در کنار کمکهای نهادهای دولتی، ظرفیت سازمانهای مردمنهاد و خود شهروندان نیز بسیار اهمیت دارد که این مهم چیزی جز توسعهی فرهنگ حفاظت از محیطزیست نیست.
برای آخرین سؤال، از شما میخواهم به عنوان یک فعال حزبی و سیاسی بگوئید اعضای شورای بعدی باید چه برنامهای در حوزهی سیاسی داشته باشند؟
توسعه میبایست پایدار باشد و توسعهی پایدار ممکن نخواهد بود جز با توسعهی همهجانبه در همهی ابعاد. کاری که باید در شورای شهر و شهرداری در زمینهی توسعهی سیاسی انجام داد تسهیل دسترسی شهروندان به گردش آزاد اطلاعات در اماکن عمومی (اینترنت پرسرعت و اینترانت شهری) است. حمایت مالی و معنوی از نشریات غیردولتیِ محلی، ایجاد مراکز حقوق شهروندی با هدف آموزش و توسعهی آگاهیهای شهروندان از حقوق خود، مبارزه با فساد اداری و انحصار در مدیریتِ شهری، شفافیتِ مالی، افزایش نظارت مردم بر شورا و شهرداریها، قرار دادن بودجهی شهرداریها در دسترس شهروندان مطالبهای قدیمی در سطح کنشگران سیاسی و اجتماعی است.
درنهایت، باید به حمایت از تأسیس نمایندگی خانهی احزاب در شهرها و تأمین فضا و امکانات موردنیاز برای تقویت احزاب اشارهکنم.