سرخط خبرهای سازمان

نشست «پندار ما» با موضوع «ابزارها و روش‌های کاهش خطا در نظر و عمل با الگوگیری از مهندسی در کنش‌های سیاسی و اجتماعی» در شیراز برگزار شد.

به همت کمیته‌ی آموزش سازمان عدالت و آزادی منطقه فارس، در تاریخ چهارشنبه ۲۴ آبان ماه ۹۶ جلسه‌ای دیگر از سلسله نشست‌های «پندار ما» با عنوان: «ابزارها و روش‌های کاهش خطا در نظر و عمل با الگوگیری از مهندسی در کنش‌های سیاسی و اجتماعی» با ارائه‌ی مهندس مازیار مرتب، نایب رئیس منطقه فارس این تشکل برگزار شد.

در بخش نخست این جلسه، سخنران به تعریف «فکر» به‌منزله‌ی فعالیتی که بیشترین بخش فعالیت‌های ذهنی ما را به خود اختصاص می‌دهد پرداخت و فکر را تلاش ذهن برای کشف مجهول طی دو حرکت، معرفی نمود: حرکت نخست از سمت مجهول به‌سمت دانسته‌های معلوم پیشینی و حرکت دوم از سمت دانسته‌های معلوم پیشینی به سمت مجهول و کشف آن.

سخنران در ادامه، به بروز دو نوع خطا در فرآیند تفکر اشاره نمود و خطای نوع اول را مربوط به نادرست‌بودن دانسته‌های اولیه و خطای نوع دوم را به نادرست بودن «شیوه‌ی استنتاج» مجهول از معلومات اولیه معرفی نمود.

مهندس مرتب در ادامه، با معرفی سه نوع استدلال یا حجّت ( قیاس، استقراء، تمثیل)، «منطق» را نخستین ابزاری دانست که بشر به‌منظور کاهش خطاهای نظری خود ساخته و به‌کار برده است که در این بین، «منطق مادی» به‌مثابه‌ی ابزاری برای کشف درستی معلومات اولیه و «منطق صوری» یا همان «منطق ارسطویی» به‌منزله‌ی ابزاری جهت کاهش خطا در شیوه‌ی استنتاج مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرند و در این بین، کاربرد «منطق صوری» را در حوزه‌ی استدلال‌های قیاسی دانست.

نایب رییس سازمان عدالت و آزادی منطقه فارس در ادامه‌ی بحث، ابزار «سنجشگرانه‌اندیشی» را دومین ابزاری معرفی نمود که به‌منظور کاهش خطاهای نظری انسان از آن استفاده می‌شود.

وی با اشاره به این‌که «سنجشگرانه‌اندیشی» (که با عناوین دیگری همچون «تفکر انتقادی»، «تفکر نقدی» یا « تفکر نقادانه» نیز از آن نام برده می‌شود) ترکیبی از دانش و فن است که فقط چند دهه از پیدایش و گسترش آن می‌گذرد، به‌معرفی برخی منابع و مراجع و کتاب‌های سودمندی پرداخت که تاکنون در این موضوع به زبان فارسی موجود است.

سخنران به نقل از تقسیم‌بندی ارائه‌شده توسط استاد مصطفی ملکیان، در تبیین جایگاه «تفکر نقادانه» یا همان (سنجشگرانه‌اندیشی)، آن را در کنار تفکر تحقیقی، تفکر استدلالی، تفکر مدافعانه، تفکر مذاکره‌ای و تفکر خلاقانه، یکی از شش نوع تفکر شناخته شده معرفی نمود و در ادامه، جایگاه «سنجشگرانه‌اندیشی» در بین علوم انسانی را محل تلاقی و همپوشانی دو علم «منطق مادی» و «روش‌شناسی» معرفی نمود.

وی همچنین اشاره داشت که منشاء «سنجشگرانه‌اندیشی» به‌تعبیری در ذیل شاخه‌ای از اخلاق به‌نام «اخلاقِ باور» می‌گنجد. بر اساس این حکم اخلاقی، میزان و درجه‌ی دلبستگی و پایبندی و اعتقاد ما به هر «باور» و «عقیده‌ای» که به ما عرضه می‌شود نه به‌واسطه‌ی خودِ آن «باور»، بلکه به میزان قوّتِ ادلّه و درجه‌ی صحت استدلال‌ها و شواهدی است که در صحت و درستی آن «باور» یا «عقیده» ارائه می‌شود.

مهندس مرتّب در بخش دوم این نشست، به مبحث «الگوگیری از مهندسی در کنش سیاسی و اجتماعی» پرداخت.

سخنران در این بخش از سخنان خود، ابتدا به تعریف «الگوگیری» پرداخت و ضمن اشاره به تفاوت‌های آن با «کپی‌کاری»، الگوگیری را تمرین فروتنی و اقرار به این‌که شخص یا سازمان یا نهاد دیگری در انجام کار یا فرآیندی بهتر از ما عمل کرده است دانست و اشاره کرد که الگوگیری به ما می‌آموزد که چگونه آنقدر عاقل باشیم که یاد بگیریم چگونه خود را به آن سطح عملکرد از مرجع الگوگیری برسانیم یا حتی از آن سطح فراتر رویم.

سخنران در ادامه، اشاره داشت که در «الگوگیری»، ما می‌آموزیم که «چه چیزی» از ویژگی‌های خود را با همان ویژگی از «چه کسی» مقایسه کنیم.

وی متعاقباً در تعریف سلبی از «الگوگیری» اذعان داشت: «الگوگیری بازی با اعداد نیست. الگوگیری نه یک فرآیند مقطعی، بلکه فرآیندی مستمر است. الگوگیری یک دستگاه کپی‌کردن نیست و نهایتاً آن‌که الگوگیری جاسوسی‌کردن در فرآیندها و روش‌ها و ابزارهای دیگر نیست».

در ادامه، مهندس مرتب ضمن تقسیم علوم به دو دسته‌ی «علوم تولید‌کننده» و «علوم مصرف‌کننده»، اظهار داشت که وظیفه‌ی علوم مصرف‌کننده، کاربردی‌کردن دستاوردهای علوم تولید‌کننده است و بر این اساس، مهندسی را در زمره‌ی علوم مصرف‌کننده دانست که از دستاوردهای علوم تولید‌کننده‌ای همچون فیزیک و شیمی و ریاضی و آمار استفاده نموده، آن‌ها را کاربردی می‌کند.

سخنران در بخش نهایی سخنان خود، عمده‌ی پروژه‌های مهندسی را شامل سه بخش تحت نام‌های «طراحی، خرید، اجرا» دانست، که توالی زمانی انجام آن‌ها در پروژه‌ها نیز به همین ترتیب می‌باشد و در انگلیسی از آن‌ها تحت عناوین Engineering Procurement _ Construction یا به اختصار EPC نام برده می‌شود.

سخنران در ادامه، یادآور شد که بروز خطاها در مراحل سه‌گانه‌ی پروژه‌های مهندسی و تلاش برای جبران این خطاها باعث تحمیل انواع هزینه‌های مادی، زمانی و کیفیتی می‌گردد، اما میزان این هزینه‌های ناشی از خطا و دوباره‌کاری، به تناسب زمان، در مرحله‌ی اول (مرحله E) کمتر، در مرحله دوم (مرحلهP ) بیشتر و در مرحله سوم (مرحلهC ) بسیار بسیار بیشتر خواهد بود، چرا‌که هزینه‌های ناشی از خطا در طول سه مرحله‌ی پروژه‌های مهندسی به‌طور افزایشی با هم تجمیع می‌گردند.

وی نخستین الگوگیری از مهندسی در کنش‌های سیاسی و اجتماعی را در همین نکته دانست، به این معنا که اگر در کنش‌های سیاسی و اجتماعی پیش از وارد شدن به مرحله‌ی «عمل»، وقت و زمان کافی صرفِ مرحله‌ی «نظر» (تفکر، برنامه‌ریزی، سنجشِ پیامدها و امثالهم) گردد، از تحمیل هزینه‌های سنگین یا جبران‌ناپذیر خواهد کاست و ما به‌عنوان کنشگران سیاسی و اجتماعی، باید با صرف توان و وقت بیشتر در مراحل مطالعه و تفکر و تحلیل و برنامه‌ریزی و ارزیابی و امثالهم، از هزینه‌های گزاف و سنگین خطا که در مراحل عملی کنش سیاسی یا اجتماعی بروز می‌کند بکاهیم.

مهندس مرتب در بخش دیگر سخنرانی خود، به این موضوع اشاره کردند که در مرحله‌ی نخست (E) از مراحل سه‌گانه‌ی پروژه‌های مهندسی (EPC)، مهندسان طراح، کارشان فقط و فقط تولید انواع مدارک و نقشه‌ها و مستندات است که بخشی از آن‌ها خوراک خرید (P) و بخشی دیگر خوراک اجرا (C) را تأمین می‌کنند.

این مدارک و نقشه‌ها و مستندات می‌بایستی حاوی سه ویژگی باشند که به ۳C اشتهار دارند و عبارت‌اند از:

  1. correctness;

به معنای درست بودن. مدارک و مستندات مهندسی باید حاوی ویژگی صحیح بودن و درست بودن باشند. به‌طور مثال، در طراحی تأسیسات برقی یک آپارتمان، اگر فیوز اصلی برق آپارتمان فیوزی برابر دو آمپر طراحی شود، صحیح نیست، چرا که جریان برق مورد نیاز یک آپارتمان قطعاً بیش از دو آمپر است.

  1. completeness;

به معنای کامل بودن. مدارک و مستندات یک پروژه‌ی مهندسی باید حاوی ویژگی «کامل بودن» باشند. به‌طور مثال، نمی‌توان در طراحی یک ساختمان، نقشه‌های سازه و معماری و تأسیسات مکانیکی را طراحی کرد، اما مثلاً برای تأسیسات برق ساختمان طراحی انجام نداد یا این‌که در طراحی تأسیسات برق یک ساختمان، برای روشنایی طراحی کلید و سیم برق و چراغ را انجام داد، اما مثلاً در این طراحی، برای ساختمان پریز برق در نظر گرفته نشده باشد. در هر دو مثال فوق، طراحی انجام شده فاقد ویژگی «کامل بودن» است.

  1. consistency;

به معنای سازگاری. مدارک طراحی یک پروژه‌ی مهندسی باید تماماً با هم سازگاری داشته باشند. به‌طور مثال، اگر در طراحی، سیستم سرمایش و گرمایش یک ساختمان، استفاده از پکیج‌های مرکزی و چیلر و فن کویل در نظر گرفته شده باشد و در همان زمان کانال کولر آبی هم در نقشه‌ها تعبیه شده باشد، در این‌صورت طراحی فاقد ویژگی «سازگاری» است.

مهندس مرتب در بخش پایانی سخنان خود، به دومین «الگوگیری» از مهندسی در کنش‌های سیاسی و اجتماعی اشاره کرد و اظهار داشت که ما به‌عنوان یک کنشگر سیاسی یا اجتماعی، باید تلاش کنیم چه در حوزه‌ی نظر و چه در حوزه‌ی عمل، فعالیت‌ها و کنش‌هایمان توأمان حائز سه ویژگی «صحیح بودن»، «کامل بودن» و نهایتاً «سازگاری» باشند.

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا