به مناسبت ۱۶ آذر، روز دانشجو، نشستی با محوریت بررسی جنبشهای دانشجویی و نقش آنها در پهنه سیاسی کشور در سازمان عدالت و آزادی ایران اسلامی منطقه گیلان برگزار شد.
این میزگرد با عنوان گفتوگوی بین نسلی درباره “جنبش دانشجویی؛ فراز،فرود و احیا”، از سری برنامههای “پندار ما” بود که عصر دوشنبه بیستم آذرماه ۹۶ از سوی کمیته آموزش سازمان عدالت و آزادی ایران اسلامی منطقه گیلان، در دفتر این سازمان در رشت برگزار شد.
عبدالزضا ابراهیمی و وحید احمدیآرا از دانشجویان فعال دهه هفتاد، بابک مهدیزاده و روحالله غفاری از دانشجویان فعال دهه هشتاد و همچنین محمد شعاعی، کاوش کشاورز و امیرحسین میلانچی به نمایندگی از دانشجویان فعال دهه نود هجری شمسی، فراز و فرود جنبش دانشجویی ایران معاصر را در میزگرد “پندار ما” به بحث و گفتو گو نشستند.
پویا قلیپور، رییس سازمان عدالت و آزادی ایران اسلامی منطقه گیلان، در ابتدای این جلسه عنوان کرد: محوریت این جلسه در خصوص برخی از مسایلی است که جریان و جنبش دانشجویی ما دچار آن است و دیدگاه دو نسل مختلف از فعالان دانشجویی را در این جلسه مورد بحث و بررسی قرار میدهیم.
وی افزود: نسل اول از فعالین جنبش دانشجویی که در این جلسه حضور دارند، در سالهای قبل از ۸۸ فعالیت میکردند، سالهایی که جنبش دانشجویی در اوج خودش بود و تاثیرات زیادی در مقاطع سیاسی مختلف کشور داشت و نسلی از فعالین دانشجویی که متعلق به دوران پسا ۸۸ و به تعبیری، نسل دومیهای جریان دانشجوییاند نیز در جمع حضور دارند.
در ادامه، عبدالرضا ابراهیمی، دبیر حزب اتحاد ملت منطقه گیلان و عضو سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه گیلان، ضمن ارایه توضیحاتی در خصوص جنبش دانشجویی در ایران، گفت: فکر میکنم موتور محرکه حوزه سیاست در کشور، جنبشهای دانشجویی بودهاند؛ چه در سالهای قبل از انقلاب و چه پس از انقلاب. دوران افول و اوج فعالیت زیاد بوده، اما نگاه جامعه همیشه به دانشگاه بوده است و جامعه به بیشترین قشری که اعتماد کردند دانشجویان بودهاند.
وی ادامه داد: معمولا حرکتی که در دانشگاه آغاز میشود، توسط نهادهای مدنی و سیاسی در جامعه ادامه مییابد و امیدوارم با همه مشکلاتی که برای کسانی که در آن جنبشها فعالیت کردند پیش آمده، این امر موجب نشود که جنبش دانشجویی از فضای توسعه و تحرک سیاسی و شادابی و نشاط این حوزه فاصله بگیرد. هزینهها در این راه همواره بوده و خواهد بود و آنچه که آمال و آرزوی جنبش دانشجویی بوده، رفاه جامعه و بهدست آمدن بهترین مسیر برای سعادت و پیشرفت مردم ایران است.
ابراهیمی در پاسخ به این سوال که “آیا جنبش دانشجویی کشور در حال حاضر به حیات خود ادامه میدهد”، تاکید کرد: تا زمانی که خواست جامعه ایران محقق نشده باشد، مطمئن باشید که جنبش دانشجویی وجود خواهد داشت. حساسیتها و توجهات به نهاد دانشگاه بالاست و این نشان میدهد که مجموعه دانشگاه در حال انجام کار خود است. اگر چه به صورت عینی، این امر مشاهده نشود و از این زاویه، بنده فکر میکنم که جنبش دانشجویی وجود دارد؛ چون نهادهای مدنی آنگونه که باید در جامعه شکل نگرفتهاند و با کوچکترین تنگنایی به محاق میروند و هنوز نگرانی در خصوص تغییر دولت وجود دارد.
سپس وحید احمدی آرا بود که در این جلسه به بیان توضیحاتی در خصوص فعالیت خود در جنبش دانشجویی پرداخت و گفت: به مدد برخی از همفکران و دوستان، در زمان دانشجویی توانستیم در زیر لوای فعالیتهای فرهنگی، برخی از محدودیتهای حاکم بر فضای دانشگاه را به مرور کنار بزنیم و در عین حال، به مانند یک جنبش دانشجویی که متفاوت از جنبشهایی نظیر جامعه اسلامی دانشجویان بود، جلب اکثریت کنیم.
این روزنامهنگار و فعال فرهنگی ادامه داد: جنبش دانشجویی دارای صداقت، جسارت و فسادستیزی است؛ بسیاری از حرکتهای دانشجویی که در ایران وجود داشته، یا طرفدار سوسیالیسم و یا مخالف سوسیالیسم بودهاند.
وی تصریح کرد: جنبش دانشجویی را جدا از جامعه نمیدانم و عقیده دارم رخوتی که بر جنبش دانشجویی حاکم است، جدا از رخوت حاکم بر جامعه نیست.
در ادامه نشست، بابک مهدیزاده، روزنامه نگار و فعال سیاسی نیز ضمن بیان سبقهای از فعالیتهای سیاسی خود گفت: به عقیده بنده اگر بخواهیم در مورد جنبش دانشجویی صحبت کنیم، باید تناسب جنبش دانشجویی را با دموکراسی در طول تاریخ مقایسه کنیم و باید ببینیم که جنبش دانشجویی در فضای فعلی چه کاری میتواند انجام دهد. چون اکثر فعالین سیاسی در حال حاضر نسبت به دولت روحانی دچار یأس و ناامیدی شدهاند و در این میان، جنبش دانشجویی چه نقشی دارد و نسبت این جنبش با دولت روحانی، اصلاحطلبان و سیاست ایران به چه شکل خواهد بود.
وی ادامه داد: دانشگاه تنها نهاد مدنی است که تعطیلی بردار نیست. در زمان انقلاب ۵۷، نهاد سنتی که در پیشبرد روند انقلاب اسلامی تاثیرگذار بود، مساجد بودند و تنها نهاد مدرن تاثیرگذار، دانشگاه بود. این نهاد همواره تاثیرگذاری خود را دارد، چون احزاب و مطبوعات میتواند تعطیل شود، اما دانشگاه اگر چه قابل کنترل است، اما تعطیل نمیشود.
مهدیزاده افزود: سوال بنده که فکر میکنم کمتر به آن پرداخته شده، این است که آیا ضرورتا دانشجو باید سیاسی باشد و فعالیت سیاسی انجام دهد؟ آیا جامعه ما در حال حاضر به توسعه علمی نیاز دارد یا توسعه سیاسی؟ بسیاری از احزاب در تاریخ ایران، زمانی که نمیتوانستند در جامعه فعالیت کنند، در درون دانشگاهها عضوگیری و فعالیت میکردند. در بسیاری از کشورها جنبشهای دانشجویی مستقل از احزاب بودهاند.
وی ادامه داد: آیا در چند سالی که دولت اعتدال مستقر بوده، جنبشهای دانشجویی توانستهاند فعال باشند یا کسانی که میخواهند در دانشگاه فعالیت سیاسی کنند، در لوای انجمنهای علمی فعال هستند؟
سپس نوبت به روحالله غفاری رسید تا در زمینه سیر فعالیتهای دانشجویی در ایران، از ابتدا تا کنون، اینچنین عنوان کند: مطمئنا آغاز جنبشهای دانشجویی در ایران، متناسب با پیدایش دانشگاه در دهه ۲۰ و ۳۰ بوده است و اولین جایی که جنبش دانشجویی بروز و ظهور یافت، همزمان با جنبش ملی شدن صنعت نفت بود.
وی افزود: عدهای از جوانها در آن دوران به اروپا رفته و به ایران مراجعت کرده بودند و در دانشگاه تحصیل کرده و در جامعه فعال بودند، با توجه به اینکه فضای جامعه آن زمان، پایگاه جریانهای چپ بود و جنبش دانشجویی با هماهنگی جریانهای موجود رشد کرد. البته عدالتخواهی، ضدیت با دیکتاتوری و ضدیت با امپریالیسم جز ویژگیهای جنبش دانشجویی است و همچنین عدم منفعتطلبی و آرمان خواهی وجه بارز جنبش دانشجویی است.
در سالهای نزدیک به انقلاب اسلامی، دستهای از جنبشهای چپ با روشنفکران اسلامی پیوند خوردند و در سازمانها و تشکلهای مختلف فعال شدند. پس از انقلاب اسلامی، جنبشهای دانشجویی به جهت اجرای سیاستهای انقلاب فرهنگی، به شکل دیگری تبدیل شد و تشکلهای سیاسی در آن مقطع حول محور دفتر تحکیم وحدت تجمیع و منظم شدند که در تقسیمبندیهای پیش از دوم خرداد، به چپ سنتی تعبیر میشدند.
در دوران سازندگی، جنبش دانشجویی دچار دگردیسی میشود و آرمانهای آن تغییر میکند و این موضوع زمینه ظهور تشکلهای دیگری را در حوزه جنبشهای دانشجویان فراهم میکند.
غفاری ادامه داد: مقطع دیگر در دوم خرداد سال ۷۶ شکل گرفت و میتوان در آن زمان، جمعهای دانشجویی را تأثیرگذارترین جمع بر جامعه دانست؛ این اثرگذاری به قدری کشش پیدا کرد که تشکلهای خارج از جریان دانشگاه را به سمت دانشگاه سوق داد. نهایتا فضای خارج دانشگاه سبب شد که جنبش دانشجویی متضرر شود. یک نوع یاس سیاسی بر جنبشهای دانشجویی حاکم شد و تا سال ۸۴ این روند ادامه یافت.
وی افزود: اگر دموکراسی به حالت تثبیت شده خودش برسد، دیگر نیاز نیست که جنبش دانشجویی نقش آفرین باشد، چون از روند قانونی خواست افراد در جامعه تامین میشود.
محمد شعاعی، فعال دانشجویی و رییس ستاد دانشجویان دکتر روحانی در استان گیلان نیز در این جلسه اظهار کرد: جنبش دانشجویی یکسری عناصر سازنده دارد؛ جوانی که وارد دانشگاه میشود نسبت به محیط اطراف خود آگاهی بیشتری مییابد. در عین حال حس تعهدی نسبت به اجتماع دارد و اگر کثرت و تاثیرگذاری را نیز بر این عناصر بیافزاییم، جنبش دانشجویی شکل میگیرد.
وی افزود: جنبشهای دانشجویی تلورانسهای مختلفی داشته و میتوان گفت که دوره آقای روحانی، دوره احیای جنبشهای دانشجویی است.
مسئول کمیته دانشجویان ستاد انتخاباتی دکتر روحانی در استان گیلان ادامه داد: موافق حضور فعالین دانشجویی و جنبشها در احزاب نیستم. به نظر بنده باید حرکتها به موازات یکدیگر طی شود. دانشجویان در فرهنگ سیاسی، نقش عامل را دارند؛ چون از صنفها و قشرهای متفاوت جامعه هستند و تاثیرگذاری بالایی بر خانوادههای خود دارند.
شعاعی اضافه کرد: به جهت برخی از فشارها، جنبش دانشجویی کمی دچار عدم تعادل شده است. احساس میکنم جنبش دانشجویی وجود دارد، اما آن شکل طبیعی که باید داشته باشد را ندارد. همچنین معتقدم چون دانشجو ار لحاظ مالی استقلال ندارد و وابسته به خانواده است، نمیتواند آنطور که باید فعالیت کند.
کاوش کشاورز، فعال دانشجویی نیز در ادامه این میزگرد گفت: تعریف بنده از جنبش دانشجویی، دغدغهمندبودن نسبت به جامعه است. جنبش دانشجویی باید دو ویژگی داشته باشد؛ استقلال سازمانی و تشکیلاتی، یعنی تصمیمسازی و مسوولیتها بهصورت کاملا مستقل از هر نهاد سیاسی و حتی دانشگاه باشد و دیگری، استقلال از بعد فکری است.
کشاورز ادامه داد: در حال حاضر از نظر آگاهی، در دانشجویان مشکل داریم و این امر دلایل فرهنگی و سیاسی توامان دارد. کمبود آگاهی سبب شده که استقلال فکری و روشنبینی دانشجو شاخص و بارز نباشد. اما به نظر بنده، جنبش دانشجویی وجود دارد؛ چون به خواستها و اهداف نرسیدهایم و تا زمانی که این دغدغهها وجود دارد، پس جنبش دانشجویی هم وجود دارد.
امیر حسین میلانچی، فعال دانشجویی، آخرین میهمان میزگرد “پندار ما” بود که در زمینه جنبش دانشجویی عنوان کرد: دانشجوها در زمان شاه، بهدنبال آرمانخواهی بودند. متاسفانه جنبشهای دانشجویی پیش از ۸۸ از آرمانگرایی دور شدند و به سمت کثریتگرایی رفتند.
وی خاطرنشان کرد: به باور من، جنبش دانشجویی وجود دارد و نمیتوان منکر وجود آن شد. اما انتقاد من از نسل پیشین جنبش دانشجویی این است که بدون آنکه ارزیابی کند، هزینه داد و نسبت به فضای سیاسی دچار یاس و ناامیدی شد.