🖊 روحالله قاسمزاده، رییس کمیته اطلاع رسانی منطقه خراسان رضوی و عضو شورای منطقه
💢 گردشی کوچک و کوتاه در فضای حقیقی و مجازی سیاست، برای اثبات انجماد و نومیدی در فضای کنشگری مدنی- سیاسی کافی است. به آسانی میتوان دریافت که بسیاری در بحبوحه شعارها و مواجهات رادیکالیزه شده گروههای مختلف فکری در این عرصهها یا سکوت پیشه کرده یا خود نیز راوی یأس و انجماد شده اند و بیش و پیش از آنکه در پی علت بهوجود آمدن این هنگامه باشند، درپی تجهیز قشون و کُتَل کشی برای زورآزماییاند. اما بهتر نیست ابتدا بپرسیم : «علت چیست؟»
🔺 در باب بهوجودآمدن این فضای پژمرده، دمسرد و درعینحال رادیکال سخن بسیار گفتهاند، اما هیچگاه جریانها به نقطه وحدتی نرسیده و واگویهها به طرح اتهام و دلایلی مبهم ختم شدهاند. دراین میانه معتبرترین و درعینحال منطقیترین موضعی که یافتهام و طرف آن را میگیرم این است که : «سطح مطالبات جامعه (فارغ از علت و اسبابش) سرعت بسیاری به خود گرفته و گروههای مختلف سیاسی از همراهشدن با این مطالبات نو، فزاینده و پرشتاب عاجز اند ».
🔺 حال چاره چیست؟ تن به صدایی که خود را جریان سومِ پشتکرده به دوجناح اصلی کشور میخواند، بدهیم یا نه؟ جریانی که نه مانیفیستی ارائه داده، نه وحدت عمل و رهبری دارد، نه مکانیزم و سازمانی و نه حتی با روش، تئوری و ایدئولوژی واحدی از سوی آنان روبروییم. لذا بنده معتقدم این جریان سوم که گاه از آن سخن رانده میشود، درحال حاضر وجود خارجی ندارد و اگر امکان بروز بیابد درپی سوزندگی و شورش خواهد بود تا سازندگی و آغاز راهی نو ! پس شایستگی آلترناتیو شدن برای شرایط بغرنج امروز و حتی رهبری مطالبات فزاینده را ندارد.
🔺پس آلترناتیو شرایط کنونی در این روزهای سیاسی ایران چیست؟ من میگویم خود اصلاحات، بهترین آلترناتیو خود است. هیچ ظرفیتی بهاندازه خود جنبش اصلاحطلبی کنونی ایران توان پیگیری مطالبات نو را ندارد و هیچ بستری بدین اندازه برای ایجاد تغییرات پایدار و گامنهادن در مسیر توسعه همهجانبه درحال حاضر در دسترس نیست.
🔺چگونه؟ جنبش اصلاحطلبی ایران میتواند از یکسو با شفافیت در مواضع اعلامی، تعریف قاعدهمند پروژهها و ائتلافهای خود، بازخوانی آرای ابتدایی خود و ارزشهایی که برای هویت خویش برگزیده است و از سوی دیگر با نوسازی و حتی بازسازی فکری-تشکیلاتی به آسانی هدایت مسیر تغییرات را در دست بگیرد و انسداد به وجودآمده در مسیر سیاسی ایران را راهگشا باشد. زمزمههای «اصلاح اصلاحات» را جدی بگیرد و کنشگران جدی، نخبه، پیشرو و امتحان پسداده را جایگزین نیروهایی کند که انواع برچسب اتهام را به پیشانی این جریان گسیل کردهاند و نومیدی از مسیر اصلاح را باعث و سبب شدهاند.
🔺 سخن زیبایی است که میگوید :
« مسیر اصلاحات باید ادامه یابد، حتی بدون اصلاحطلبان کنونی». پس بایستی جنبید و مانع از آن شد که ناکارآمدی برخی نیروهای ارشد و میانی این جریان در جایگاههای تصمیمگیری و تصمیمسازی نهادهای انتخابی حاکمیتی، مانع از به انجام رسیدن رسالت تاریخی این جریان شده و کشور را با چالشها و آسیبهای جدی مواجه سازد.